آنکه اسیر دست سرنوشت است .
زندگی را چگونه می بیند ؟
لذت را چگونه به تصویر می کشد ؟
شب را با کدامین امید به بستر می رود و روز را چگونه آغاز می کند ؟
و آنکه با سرنوشت به به نبرد بر می خیزد ..
اسارت را چگونه پس میزند و زندگی کردن را چگونه انتخاب می کند ؟؟؟؟!
درسته که جوونیم اما دلامون پیره آخه همه روزامو تو تنهایی اسیره
درسته که می خندیم ولی با گریه شادیم به خاطر سرنوشت تو غصه ها افتادیم
آره میگن ما بهاریم اول و تازه کاریم ولی تو این روزگار دل خوشیی نداریم
یکی میگه بو میدی برای نسل دیروز اما چه طوری بگیم خسته شدیم از امروز
درسته که زنده ای داری نفس میکشی مرگ و شکستو با هم کم کم داری می کشی
سلام حرف نداشت امیدوارم که وبت روز به روز بهتر بشه مواظب خودت باش
خوشحال میشم به کلبه تنهایی من هم سری بزنی